یزدفردا -صادقی"اینها در كنار نمادِ ضد اصلاحات شدن ایشان، بد بینی‌های زیادی را ایجاد كرده است كه همه طیف ها اعم از راست و چپ و داخل نظام و خارج نظام نسبت به قالیباف بدبین شوند و حتی فرمانده سابق وی نیز در برخورد هایش با ایشان احتیاط زیادی نماید.

بازنویس: خبرهای منتشره در مورد شهردار تهران حاكی از آن است كه وی عزم جدی خود را برای ریاست جمهوری جزم نموده و ستادهای خود را در قالب فعالیت های غیر مستقیم ساماندهی می نماید.اما قالیباف برای رییس جمهور شدن با موانع جدی روبروست.

اصولگرایان سنتی و تندرو قالیباف را كه وجهه‌ راستِ مدرنی دارد، بدعتی در جناح راست می‌دانند و نمی‌خواهند تكنوكرات‌های جدیدی – مانند حامیان هاشمی رفسنجانی را رشد بدهند. بدون شك نه منافع راستِ سنتی كه طیف های جامعتین، موتلفه‌ و … در آن قرار می‌گیرند و علی لاریجانی نماینده آنها می‌باشد، ایجاب می‌كند كه آقای قالیباف گزینه نهایی‌شان باشد چراكه اینها حتی المكان برای اولین بارهم كه شده است، دلشان می‌خواهد با توجه به شرایط فعلی یك دولتِ راست سنتی را تشكیل بدهند برای همین در وحله اول قالیباف را كه به نوعی وجهه یك محافظه‌كارِ مدرن، یك راستگرا با اندیشه‌های اقتصادی غیر سنتی و تكنوكراتی، دارد، را گزینه نهایی خود نمی‌دانند.

از طرفی راستِ رادیكال كه به طیف حامی رئیس جمهور فعلی محمود احمدی‌نژاد مشهورند نیز تمایلی به تكنوكراتها چه از نوع اصولگرا وحامی قالیباف و چه از نوع حامی هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبش، ندارند . در كل رقیب اصلی طیف احمدی نژاد نه چپ و راستِ سنتی كه همین راستِ مدرن است، لیكن اینجا جا دارد تعریف درستی از راستِ مدرن در ایران ارائه كنیم، این واژه اولین بار برای حامیان اكبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور پیشین ایران استفاده شد، آنهم به دلیل اینكه این طیف از جناح راست كه برخی چپ‌های سابق و راستهای جدید بودند، بر خلاف راستِ سنتی كه متكی بر بازارِ سنتی و اصناف بود بر صنایع و بازارِ مدرن استوار بودند و اصول كلی اندیشه اقتصادی آنها را تكنوكراسی و اندیشه اقتصاد آزادِ لیبرالی تشكیل می‌داد به همین دلیل احزابی مانند كارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه را نماینده این اندیشه معرفی كردند؛ گذشت زمان بر تنوع در این جریان افزوده است . اما با این تفسیر بازهم قالیباف گزینهِ مطلوب حامیان هاشمی رفسنجانی نیست، چراكه آنها نیز تمایل ندارند كه بدیل سیاسی اصولگرایشان كه به نوعی كپی برابر با اصل‌شان می‌باشد، صحنه را از دست آنها برباید و بدیلشان گردد؛ به نوعی می‌توان گفت كه آنها به رئیس جمهور شدن كروبی، خاتمی، روحانی، ولایتی، نجفی و حتی عبدالله نوری بیشتر دل می‌بندند تا قالیباف چراكه اگر ایشان تشكیل دولت بدهد دستشان در انتقاد كردن و مانور دادن در مقابلش بسته‌تر خواهد شد.

همین وضعیت را دیگر اصلاح طلبان در مقابله با قالیباف دارند، اصلاح طلبان هراس دارند از اینكه یك محافظه‌كارِ مدرن با گرایش‌های اصلاح طلبی و عملگرایی بر مسند ریاست جمهوری تكیه بزند چراكه در این صورت دست آنها نیز در برابر این دولت بسیار بسته‌تر از دولت آقای احمدی نژاد خواهد بود و دیگر بهانه‌ای برای اعتراض در برابر آن ندارند، چراكه قالیباف هم یك مدیر مدرن است،و بدون شك صف آرایی در برابر قالیباف مشكل‌تر از احمدی‌نژاد است. در كنار اینها حتی تحولخواهان داخلی و اپوزیسیون خارجی ضد نظام نیز عبدالله نوری را بر قالیباف ترجیح می‌دهند و معتقدند آقای قالیباف روی دیگرِ سكه حاكمیت نظام ایران است و از كیسه آقای قالیباف چیز قابل داری بیرون نخواهد آمد، اینها در كنار سابقه آقای قالیباف و نمادِ ضد اصلاحات شدن ایشان در مقاطعی، بد بینی‌های زیادی را ایجاد كرده است كه همه طیف ها اعم از راست و چپ و داخل نظام و خارج نظام نسبت به ایشان بدبین باشند، حتی فرمانده سابق وی محسن رضایی نیز در برخورد هایش با ایشان احتیاط زیادی نماید .

به دلیل همین تحلیل‌های ممكن است كه محمد باقر قالیباف راه سختی را پیش رو خواهد داشت. او از طرفی نمی‌تواند به صورت مجزا و بدون پشتوانه اصولگرایان وارد میدان شود، از طرفی اصلاح طلبان به او بدبین هستند و حاضر به ائتلاف با وی نیستند چراكه معتقدند "او قابل اطمینان نیست و حتی كار كردن با احمدی نژاد بسیار آسان تر از تقابل با قالیباف است.!"

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا